نارنجستان

۰۴ مرداد، ۱۳۹۰

من و خودم



من با خودم حرف میزنم 
من با خودم بلند بلند فکر می‌کنم 
من با خودم قهوه می نوشم 
 من با خودم فیلم میبینم 
 من با خودم به پیاده روی میروم
 من با خودم شاملو و فروغ می‌خوانم 
 .....من با خودم خاطرات گذشته را مدام مرور می‌کنم .... آنجایی که من و تو ما بودیم 
 آن جایی که با هم سینما می‌رفتیم و در خلوت پارک قدم میزدیم  
   و ما من شد !  
   من با خودم در پارک قدم میزنم
 من با خودم بّر لب سکوی پارک مینشینم و به قوها نگاه می‌کنم
   من  با خودم دوست هستم


پی‌ نوشت: می‌شه گاهی هم تنها بود و از بودن لذت برد